این روزها، اطلاعات غلط و ناصحیح در مورد اندازه آلت تناسلی مردان و اهمیت آن…
سوال چهارم: من خیلی مرد بدشانسی هستم که زودانزالم. درست است؟
مطالعات مختلف در جوامع مختلف آمارهای مختلفی ارائه کرده اند. از 5 درصد تا 65 درصد مردان در دوره ای از زندگی شان زود انزالی را تجربه می کنند. متوسطش را اگر بگیریم، یعنی حدود 30 درصد آقایان نیاز پیدا می کنند به مداخله برای یاد دادن مهارت کنترل انزال. حالا شما خودتان تصمیم بگیرید که جزو این 30 درصد بودن را برای خودتان بدشانسی در نظر بگیرید یا نه.
سوال پنجم: وقتی اسپری و ژل بی حسی و کاندوم تاخیری هست، چه نیازی هست به درمان؟
این سوال، در خوش بینانه ترین حالت، مثل این است که بگوییم وقتی برای سفر، اتوبوس هست چه نیازی به ماشین شخصی؟ اگر واقعا اسپری و کاندوم تاخیری برای شما کار می کند، حرفی نیست. اما خیلی وقت ها شما سروقت به ترمینال نمی رسید و جا می مانید. ضمنا در اتوبوس هرگز آن قدر راحت نیستید که در ماشین خودتان. در ماشین شخصی میتوانید هر وقت خواستید بایستید و از سفر لذت ببرید اما در اتوبوس چه؟ و البته این مثال اتوبوس خیلی هم مثال خوبی نیست. چون اتوبوس به هرحال آدم را به مقصد می رساند اما مواد تاخیری، ممکن است اصلا کار نکند.
اینها روش های «مسکن» و موقتی هستند و «درمان» نیستند. حتی داروها هم درمان نیستند. درمان، فقط همان مهارت آموزی است، که با آموزش شروع و با تمرین کامل می شود.
سوال ششم: پس چرا هر دکتری می روم دارو برایم می نویسد؟
ما در ایران هنوز رشته سکس تراپی نداریم. چند نفری در چند سال گذشته خودشان دست به کار شده اند و با مطالعات و تجربه های شخصی و یا تحصیل در خارج از کشور، پیشاهنگ شده اند. آنها گاهی کارگاه آموزشی برای پزشکان، روان شناسان یا ماماها برگزار کرده اند و می کنند که البته فقط یک آشنایی است و تا درمانگر جنسی شدن، خیلی راه هست.
خلاصه که اوضاع آشفته ای است و فکر می کنم در کل ایران، شاید 100 نفر هم نباشند که در این حوزه بشود به کارشان اطمینان کرد. پس طبیعی است اگر شما به چند پزشک یا مشاور مراجعه کنید و توصیه های غیرموثری دریافت کنید، یا با تجویز چند دارو، شما را از سر خودشان باز کنند. آنها نمی دانسته اند و شما هم چاره ای نداشته اید. هیچ کس مقصر نیست، جز نظام سلامت ما، که هنوز هم دلش نمی خواهد این حوزه را به رسمیت بشناسد.
سوال هفتم: یعنی ویاگرا و ویگرکس و متادون و ترامادول و فلوکستین و آسنترا و صدتا داروی دیگر که حتی مخصص ها برای زودانزالی تجویز می کنند کشک است؟
قطعا مصرف ترامادول یا تریاک و مشتقات آن برای درمان زودانزالی، احمقانه ترین راه است. سیلدنافیل (ویاگرا) و مشتقاتش هم که متاسفانه همکاران ارولوژیست گاهی برای زودانزالی تجویز می کنند، درمان درستی نیست. تنها در موارد خاصی که زودانزالی همراه اختلال نعوظ باشد، ممکن است این داروها به کار بیایند.
تا امروز، تنها داروهای مورد قبول برای درمان موقتی زودانزالی، داروهای موسوم به SSRI هستند که معروف ترین شان فلوکستین است. اینها البته کاربرد اصلی شان درمان اختلالات خلقی و افکار وسواسی است، اما یک عارضه جانبی هم دارند که آن تاخیر انزال است و ما را مفتخر کرده تا برای درمان موقتی زودانزالی از آنها استفاده کنیم. باز هم تاکید می کنم این داروها، تا وقتی مصرف شوند موثرند (و گاهی هم نیستند). اصل، همان آموزش مهارت کنترل است.
دامه مطلب را در پست های بعدی بخوانید.
This Post Has 0 Comments