بررسی مقایسه ای ابعاد شخصیتی،سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران دگرجنسیت خواه بعد از عمل…
عوامل موثر بر طلاق
تهیهکننده: مهدی هرائینی
استاد محمدزاده
عوامل مؤثر بر طلاق:
مقدمه
1-اعتیاد
2-الکل
3-دخانیات
4-قمار
5-ناهماهنگی طبقاتی
6-خودفریبی
7-ثروتهای بادآورده
8-محکومیت طولانی مرد
9-ناسازگاری و افسردگیها
10-دخالت دیگران
11-ازدواجهای غیررسمی و دور از عرف خانوادگی
12-سنتها، باورها، پندارهای غلط
13-عوامل اقتصادی
14-نقش سواد و آگاهی در ناسازگاری
15-عدم سازگاری با خویشاوندان
16-تدلیس و خیانت
17-سایر عوامل موثر بر طلاق
مقدمه:
تا توانی پا منه اندر فراق ابغض الاشیاء عندیالطلاق
هیچ عصری مانند عصر ما خطر انحلال کانون خانوادگی و عوارض سوء ناشسی از آن را مورد توجه قرار نداده است و در هیچ عصری مانند این عصر عملاً بشر دچار این خطر و آثار سوء ناشی از آن نبوده است.
قانونگذاران، حقوقدانان، روانشناسان هرکدام با وسایلی که در اختیار دارند سعی میکنند بنیان ازدواجها را استوارتر و پایدارتر و خللناپذیرتر سازند. آمارها نشان میدهد که سال به سال بر عدد طلاقها افزوده میشود و خطر از هم پاشیدن، بر بسیاری از کانونهای خانوادگی سایه افکنده است. در گذشته کمتر درباره طلاق و عوارض سوء آن و علل پیدایش و افزایش آن و راه جلوگیری از وقوع آن فکر میکردند. در عین حال کمتر طلاق صورت میگرفت و کمتر آشیانهها بهم میخورد. مسلماً تفاوت دیروز و امروز در این است که امروز علل طلاق فزونی یافته است و زندگی اجتماعی شکلی پیدا کرده است که موجبات جدایی و تفرقه و از هم گسیختن خانوادگی بیشتر شده است.
طلاق بیماری عمومی قرن است و در هرجا که آداب و رسوم جدید غربی بیشتر نفوذ کرده است آمار طلاق هم افزایش یافته است. مثلاً اگر ایران را در نظر بگیریم طلاق در شهرها بیش از ولایات است و در تهران که آداب و عادات غربی رواج بیشتری دارد بیش از شهرهای دیگر است.
از نظر اسلام ازدواج مقدس و کانون خانوادگی محترم و طلاق امر منفور و مغبوضی است. اجتماع موظف است که علل وقوع طلاق را از بین ببرد و در عین حال قانون نباید راه طلاق را برای ازدواجهای ناموفق ببندد. (راه خروج از قید و بند ازدواج هم برای مرد باید باز باشد و هم برای زن)
1-اعتیاد
اعتیاد را نهتنها میتوان از زاویه یکی از عوامل موثر بر انحلال کانون خانواده بررسی کرد بلکه میتوان آن را به عنوان یکی از عوامل موثر بر زندگی انسانها در قرون جدید که خطری بسیار بزرگتر از بعضی اپیدمیها بر سلامت جسم و روح انسان را مورد بررسی قرار داد.
از بزرگترین مصائب جهان امروز که سلامت میلیونها انسان را به شدت تهدید میکند اعتیاد به مواد مخدر است. گرایش به اعتیاد و مواد مخدر از آسیبهایی است که انسان را نسبت به معنویت و فرهنگ اجتماعی بیگانه میکند و موجبات انحطاط و فروپاشی زندگی فردی و حیات جامعه را فراهم میآورد. اگر بخواهیم به طور خلاصه علائم تشخیص اعتیاد در معتادین به مواد مخدر را به صورت فهرستوار بنویسیم این علائم عبارت است از:
1-تمایل به کنارهگیری از بستگان و معاشرت با دوستان مشکوک 2-تضعیف حافظه، عدم احساس مسئولیت و وقتشناسی 3-اطاعت و چاپلوسی بیش از حد و بیشخصیتی و بیغیرتی در مقابل دیگران 4-یاوهگویی، دروغگویی، ستیزهجویی، بیحوصلگی، شب بیداری 5-انزواطلبی و گریز از جمع و غیره که نمونهای از دهها عارضه اخلاقی و شخصیتی اعتیاد میباشد.
اگرچه عدهای مهمترین عامل اعتیاد را فقر و بیکاری میدانند، در حالیکه طبق تحقیقات بعمل آمده فقط صرفاً 6/4 درصد از معتادان و افراد دستگیرشده بیکار بودهاند.
کشور ایران متأسفانه با 1925 کیلومتر مرز مشترک با کشورهای افغانستان و پاکستان در معرض جدی مخاطرات ناشی از حمل و نقل و توزیع مواد مخدر میباشد.
به اعتقاد کارشناسان هماکنون صدها میلیون دلار صرفنظر از زیانهای معنوی، خرج دود کردن و به هدر رفتن سرمایههای مادی کشور میشود. به گونهای که با این مبلغ میتوان بیش از 9000 مدرسه که در هریک 350 شاگرد و مجموعاً بیش از سه میلیون نفر تحصیل کننده یا 300 بیمارستان مجهز که در سال 30000 بیمار را معالجه نمایند ساخت.
تحقیقات ثابت کرده است که یکی از عوامل اعتیاد ضعف روانی است که معمولاً معتادان دارای والدینی با عواطف دوگانه و متضاد هستند، مادر به شدت کنترل کننده و محدودکننده است و از سوی دیگر او را از خود طرد میکند.
فرد معتاد اغلب از وجود یک پدر آزادمنش و منطقی و سالم که همیشه حضور فعال و دوستانهای داشته باشد، متأسفانه محروم است در مجموع فرزندان خانوادههایی که بیش از حد سختگیر و یا بیش از حد و اندازه سهلگیر هستند استعداد بیشتری برای گرایش به سوی مواد مخدر دارند. یعنی در خانوادههایی که کودکان یاد نمیگیرند تا ارضای خواستههای خود را به تأخیر اندازند همیشه به دنبال برآوردن سریع نیازهای خود هستند و زمینه را برای بروز جرم و اعتیاد فراهم میکنند.
2-الکل:
الکل از آن جهت از علل و موجبات طلاق محسوب میشود که شخص معتاد به الکل مشاعر خود را بر اثر استفاد از الکل کم کم از دست میدهد و محیط زندگی را برای خود و اطرافیان تنگ میسازد زیرا الکل در جسم و روان تأثیر میگذارد و از اعصاب تا گلبولهای خون از او متاثر گشته و سستی و ناتوانی ایجاد میکند.
«آندره بینو» دبیر کنگره بینالمللی مبارزه با الکل اعلام کرده است: 80 درصد دیوانگان و 40 درصد از بیماران آمیزشی در نتیجه استعمال الکل بوده است.»
الکل پیوند زناشویی را سست و اغلب آن را نابود میکند. اخلاق تند و خشونتبار الکلی، روح و قلب همسر و فرزندان را آزار میدهد. خانواده شخص مشروبخوار تأمین جانی ندارد و هر لحظه حیات و بقای خود را در معرض خطر تهاجم جنونآسای شوهر مست خود احساس میکند.
فرزندان افراد الکلی از نظر نیروی دفاعی و اندیشه به مراتب پایینتر از افرادی هستند که والدین آنها مشروبات الکلی مصرف نمیکنند. دانشمندان علوم اجتماعی و بزهکاری ثابت کردهاند که بیشتر خونریزیها، جنایات و مفاسد اجتماعی از افرادی بروز میکند که پدر یا مادرشان الکلی بودهاند. با مطالعه بر روی 500 دیوانه چنین نتیجه گرفتهاند که نود و هفت درصد این افراد پدر یا مادرشان الکلی بودهاند و یا به نحوی از انحاء از الکل استفاده کردهاند.
دکتر گولد در تحقیقات دامنهدار خود در مورد الکل میگوید: اکثر سوانح رانندگی و هوایی که در خطوط هوایی اروپا و آمریکا موجب تلف شدن هزاران انسان گردیده عامل اصلی آن مصرف مشروبات الکلی بوده است!!
کنگره بینالمللی مبارزه با الکل هم اعلام کرده: 30 درصد از مخاطرات و سوانح کار و 62% در تصادفات اتومبیل و رانندگی به علت مصرف مشروبات الکلی میباشد.
یک مرکز تحقیقات ژاپن گزارش داد که 40% طلاقهای کشورهای آسیایی مربوط به مصرف الکل میباشد زیرا در این موارد به علت خشکی محیط جغرافیایی و ناسازگاری الکل با چنین محیطهایی الکل حالت تخریبی بیشتری پیدا میکند.
3-دخانیات
عدهای بر این باورند که دخانیات تأثیر چندانی در زندگی زناشویی ندارد. در حالیکه اگر این موضوع جدی تلقی شود بخوبی ثابت میگردد که مصرف دخانیات و اثرات دود و عوامل آن، چنان زندگی خانواده را تهدید میکند که اثرات آن نه تنها ناچیز نمیباشد، بلکه در خور کمال توجه و امعان نظر میباشد.
مرکز اعمال اعضای تناسلی در اثر استعمال دخانیات نه تنها از ناحیه اصلی ضعیف میشود بلکه از جانبی به دستگاه گوارش و گردش خون آسیب میرساند که ضعف انجام عمل زناشویی بر اثر استعمال دخانیات به دنبال دارد و دستگاه پرقدرت و پرتحرک عصب زناشویی را به شدت دچار اختلال و نارسایی میکند و زن را نسبت به امور جنسی بیرغبت و بیعلاقه میکند.
دانشمندان با تزریق محلول نیکوتین به خرگوش نر و ماده دریافتند بیضههای نر و تخمدان ماده کوچک شده و بافت آنها که سازنده هورمونها و سلولهای جنسی اسپرماتوزوئید و اوول میباشد ضعیف گردیده و به ناتوانی جنسی منتهی شده است. بنابر گزارش یک مرکز طبی در ژاپن، کشیدن سیگار و خوردن چای بلافاصله پس از هر غذا سهم مهلکی است که موجب میشود تا انسان دقایق عمر خود را کوتاه سازد زیرا با وارد کردن نیکوتین، حتی تین چای موجب تجزیه و فعل و انفعالات شیمیایی گشته و اثرات مفید غذا را خنثی نموده، غذا و ویتامینهای آن کارایی و قابلیت اصلی خود را به طور دقیق از دست میدهند.
یکی از قضات دادگاه حمایت خانواده میگوید: «دیروز با دو پدیده متضاد در دادگاه به فاصله یک ساعت روبرو شدم: اول زنی تقاضای طلاق داشت که از دست دود سیگار و بوی سیگار شوهرش به تنگ آمده و خود و فرزندانش دچار تنگی نفس شدهاند و تقاضای طلاق کرده بود و درست یک ساعت بعد مردی با ظاهری آراسته و موقر میخواست زنش را طلاق بدهد چون همسرش حاضر به ترک سیگار نبود. مرد اظهار میداشت که کشیدن سیگار به وسیله همسرش موجب بدآموزی برای فرزندانش میگردد و از طرفی بوی بد سیگار همسرش حس و غریزه زناشویی و جنسی او را کاهش داده است. بطوریکه هیچگونه رغبت زناشویی ندارد و ابداً مایل نیست در کنار وی قرار گیرد و همین عامل در درازمدت موجب انحراف جنسی وی خواهد شد و برای جلوگیری از انحراف جنسی خود ناچار شده تا از دست همسر سیگاری خویش شکایت کند و تقاضای طلاق بدهد.»
کودکانی که روزانه در معرض دود 30 نخ سیگار قرار داشتند دو برابر بیشتر با خطر ابتلا به اختلالات تنفسی روبرو بودهاند و اختلالات تنفسی در دختران شایعتر از پسران بود.
مادران بویژه هنگام بارداری در طول دوران شیردهی باید از استعمال دخانیات پرهیز کنند. در یک بررسی علمی مشخص شده است که در ادرار نوزادان مادران شیردهی که سیگار میکشیدند در مقایسه با نوزادان مادران سیگاری که با شیرخشک نوزادان خود را تغذیه میکردند میزان «کوتینین» ده برابر بیشتر بوده است. «کوتینین» یکی از فرآوردهای فرعی «نیکوتین» موجود در سیگار است.
زنی که با لبان سیگاری میخواهد همسرداری کند. چگونه میتواند کاملاً موفق باشد؟ زیرا آمیزش مرکزیت آن بوی خوش و حس شادابی است که با بوی سیگار همراهی ندارد. حتی مردی که با دهانی سیگاری بوی مشمئزکننده آن میخواهد همسرداری کند باید بداند که همسرش از آمیزش با وی چندان لذتی را نخواهد برد و بهداشت خانواده از ابزار مهم زناشویی و فاکتور بسیار مهمی در پرورش و شکوفا شدن خانواده میباشد. یک سیگاری معمولاً دارای اخلاق ناپایدار است بیثباتی و تردید و بیحوصلگی و بدخلقی او ممکن است محیط خانواده را از ؟ بدرقه کند.
به همین خاطر یکی از عوامل پایینبودن میزان طلاق در روستاها بدون تردید میتوان در اثر مصون ماندن روستائیان از شر الکل و سیگار است.
عوامل گوناگون و طبقهبندی نشده و پنهانی طلاق
5-ناهماهنگی طبقاتی:
در ازدواج که زوج و زوجه از دو خانواده با اختلافات فاحش، اینک در زیر یک سقف قرار گرفتهاند و هریک سعی دارد با مقدمات و فرهنگ و رسوم دنباله فکری و اندیشهای خود بر دیگری غلبه و برتری یابد. همین بایدها و نبایدها و کنش و واکنشها موجب تعارض و اختلاف و برخورد و طلاق میگردد و یا دخالتهای اطرافیان از پدر و مادر تا دوست و آشنا و همسایه عامل بسیار مؤثری در شکاف افتادن بین زوج و زوجه میگردد.
6-خودفریبی:
موجهنمایی و خودفریبی بزرگترین مانع در راه شخصیت پنهان آدمی است. همین عامل میتواند انسان را فریب داده و زندگی را به کام خود و دیگران تلخ ساخته و راه جاده طلاق را در زندگی زناشویی طی کند.
7-ثروتهای بادآورده:
ازدواجی که از روی میل و رغبت انجام نگرفته، اکثراً باعث جدایی شده و زوجین، عدهای متأسفانه از نظر فقر و عدم امکانات و بیکاری فرسانده ناچار به طلاق روی میآورند و عدهای نیز از نوسانات بازار و امور اقتصادی آشفته و یا زدوبندهای پنهان صاحب ثروتی هنگفت میشوند. چنین افرادی حاضر نیستند با وضع موجود با همسری که در تمام مراحل زندگی همراه آنها بوده زندگی کنند. حس خودبرتربینی آنها موجب شود به کارهایی که برخلاف عرف خانوادگی است روی بیاورند. در نتیجه کانون خانوادگی آنان متزلزل و از هم گسیخته میگردد.
8-محکومیت طولانی مرد:
محکومیتهای درازمدت نیز موجب جدایی زوجین میشود طبعاً یکی از زوجین که همسرش به محکومیت درازمدت محکوم شده است با وضعیت غیرقابل پیشبینی مواجه شده است و اغلب با درخواست طلاق خود را از وضعیت ناگوار پیشآمده میرهاند.
البته این را هم باید در نظر داشت که آیا فرد به صورت عمدی یا غیرعمد دچار زندان شده یا خیر؟ و این دو را با هم یکسان در نظر نگیریم.
9-ناسازگاری و افسردگیها
اساس و باور طلاق ناسازگاریهای زن و شوهر محسوب میشود که در ابعاد گوناگون قابل بحث و بررسی است.
مرد باید بداننند که غرایز و احساسات زن با غرایز و احساسات مرد متفاوت است و خداوند کریم به هریک از آنها کاری مخصوص محول فرموده است که هریک از آنها باید کار مخصوص به خود را انجام دهند و مزاحم دیگری نباشند. بنابراین مرد نباید بپندارند که زنش مانند او فکر کند و برابر او حرکت و تلاش و عمل نماید.
بزرگترین مانع خوشبختی در زناشویی ناشی از اختلافات دایم و ناسازگاری و تفاوت بین خواستهها و توقعات دو جنس مخالف است که اگر زن و شوهر قبول کنند که با همان خصوصیات و مشخصات اخلاقی طرف مقابل بسازند. توفیق رفع این ناسازگاریها را حاصل خواهند کرد. نباید توقع داشته باشیم کسی را که دوست داریم خودش را با افکار و ایدههای ما تطبیق دهد.
برتری ازدواج با سایر زندگیهای اشتراکی این است که ازدواج به زن و شوهر فرصت میدهد که روحیات و اخلاق خود را تطبیق دهند. اگر مرد و زنی را تنها میل شهوانی به همدیگر متحد کرده باشد، با اولین اختلاف تمام رشتهها گسیخته میشود و کار به جدایی و ترک یکدیگر منتهی میگردد. در صورتیکه در ازدواج به موقع و متناسب نتیجه اختلاف، دوستی و صمیمیت محکمتر از اول است آنچنان دوستی و صمیمیت محکمی که پاره شدن آن غیرممکن است.
این مطلب را به خاطر بسپاریم که ازدواج خواه در اثر دقت و انتخاب خواه در اثر پیشآمد و تصادف انجام گرفته باشد، در هرحال شخص را مجبور میکند با کسی که او را نمیشناسد در منتهای صمیمیت زندگی نماید و بجای انتظار خوشبختی باید به فکر ایجاد آن در زندگی خود باشد اگر زن و شوهری به حقوق قانونی خودشان آگاه باشند و اندکی گذشت نشان بدهند هیچگاه ناظر این همه اختلاف نخواهند بود. بدون تعصب باید اذعان کرد که اکثر اختلافات در اثر عدم گذشت بوجود میآید و از طرف دیگر بر اثر ازدواجهای مجددی است که با هوس مردان بلهوس توام باشند که منجر به مسائلی واقعاً تأسفبار میگردد.
10-دخالت دیگران:
دخالت اطرافیان پدر و مادر و خواهر و برادر به ویژه دوستان یکی دیگر از عوامل جدایی است.
پدر و مادر به دلیل وابستگی عاطفی شدید که به فرزندان خود دارند. تحت هر شرایطی میخواهند آنان را تحتالحمایه محبت خود قرار دهند و چون از نظر روحی پدران و مادران انحصارطلب هستند و علاقمندند همه محبت فرزندانشان شامل حال خودشان باشد در مرحله همسرگزینی فرزندشان وسواس به خرج میدهند و بیشتر در اندیشه پیدا کردن شریکی برای زندگی فرزندشان هستند که بعد از ازدواج در ارتباطات عاطفی آنها با فرزندشان اختلال ایجاد نکند و وقتی احساس کنند فرزندشان تحت آزار و فشار است ناخودآگاه به فکر حذف فشارها و جذب فرزندشان به سوی خود میافتند و همین احساس موجب میشود که آنان به خود اجازه دهند تا مستقیماً در زندگی خانوادگی فرزندشان دخالت کنند. این دخالت اگر بدون منطق و دلیل قانعکننده باشد بسیار خطرناک و خود یک نوع تجاوز مستقیم و علنی و آگاهانه به حریم مقدس خانوادگی فرزندانشان میباشد.
مشکلاتی که در روابط زن و شوهرها به وجود میآید، باید در حریم زندگی خصوصی آنان در زیر سقف خانه خودشان حتیالمقدور حل و فصل شود. زن و شوهر نباید بگذارند اختلافشان ریشهدار شده حتی در صورت ریشهدار شدن هم نباید اجازه دهند خبر آن به اطلاع دیگران بویژه دوستان و فامیل درجه دو و … برسد.
11-ازدواجهای غیررسمی و دور از عرف خانوادگی:
معمولاً ازدواجهای غیررسمی و دور از عرف خانوادگی 95% آنها به شکست منجر میشود بنابراین ازدواجهای عشقی و عاشقی، فرار جوانان، بیبند و باری که به دور از عرف سنتی و اجتماعی و مذهبی انجام میگیرد، پس از مدتی در طوفانی از مشکلات و در دریای متلاطم و پر جزرومد زندگی زناشویی به طلاق منجر میشود.
اولین مسئله در تشکیل یک خانواده سالم و بادوام و ایمن انتخاب همسر از راههای درست و منطقی است که با فرهنگ و سنت و مذهب مطابقت داشته باشد و گاهی اوقات هریک از زن و مرد
البته انتخاب مناسب و خوب همسر به معنی تمام شدن مسائل نیست، بلکه این دو باید با یکدیگر خوب رفتار کنند. محبت و گذشت و منطقی برخورد کردن با مشکلات از مواردی است که میتوانند خانواده را به حد مطلوب نزدیک کنند.
12-سنتها، باورها، پندارهای غلط:
خوشبختانه از آنجاییکه در مقایسه میان درجه اهمیت ارزشها از دیدگاه مردم دو ارزش سلامت و آبرو در بالاترین رده قرار دارند و پس از این دو، به ترتیب درستکاری، علم، دانش، ثروت، مقام و شهرت قرار دارند، ولی متأسفانه از آنجائیکه جامعه ما در مسیر حرکت به طرف ارزشهای مادیگرایانه پیش میرود. و حداقل زمینه تظاهر این ارزشها در نیمرخ فرهنگی جامعه شهری قوی است. متأسفانه بعضی سنتهای درست را به سخره گرفته است و در بعضی جهات از قبیل تقلید، مصرفگرایی، چشم و همچشمی، رقابت، حسادت، عدم حرفشنوی و… رواج پیدا کرده است.
از طرف دیگر بعضی باورهای غلط نیز رواج یافته است که این پندارها، باورهای غلط در صحنه زندگی زناشویی خودنمایی میکند که آنها به این قرارند: حدود 53 درصد از افراد معتقدند که سرنوشت هرکسی از قبل تعیین شده است و این نظریه در میان کسانی نیرومندتر است که سن بیشتری دارند. یا سواد کمتر دارند یا در گروههای کمدرآمد قرار دارند.
بیش از 68 درصد از کسانی که پاسخگوی پژوهشگران بودهاند، معتقدند که روزی انسان از قبل تعیین شده است.
حدود 58 درصد از پاسخگویان میگویند برخی از مردم بدشانس هستند که این نظر در میان زنان طرفداران بیشتری دارد و با افزایش سواد درآمد از توجه به این نظریه کاسته میشود.
این چنین باورها و پندارهای غلط موجب میشود که نزاع و مشاجره و کشمکش و درگیری در خانواده شکل پذیرفته و موجهی به خود بگیرد و افراد برای رفع آنها هیچگونه تلاش و کوششی ننمایند.
13-عوامل اقتصادی:
یکی از ارکان مهم زندگی زناشویی وضع معیشتی و هزینه افراد خانواده میباشد که امور اقتصادی و مصرف خانواده اگر با قناعت همراه نباشد از عوامل شکننده و برباد دهنده زندگی است زیرا زن و مردی که درآمد آنها نامتعادل باشد همیشه در زندگی بدهکار و افسرده خواهند بود.
خانمی که با چشم و هم چشمی و به رخ کشیدن میخواهد از خواهر یا دوست یا همسایه خود عقب نماند شوهر را به هر کاری وامیدارد.
متوسط میزان هزینه ناخالص یک خانواده ساکن در مناطق شهری در ایران در سال 1375 حدود یک میلیون و 134 هزار ریال بود که در مقایسه با سال 1374 به میزان 8/24 درصد افزایش داشته است.
یعنی هر شخص بایستی ماهی یکصد و سیزده هزار و چهارصد تومان درآمد داشته باشد تا بتواند به طور متوسط زندگی کند.
این رقم بالایی است و اگر خانوادهها قناعت و صرفهجویی نداشته باشند مشکلات جدی فراروی خود خواهند داشت.
طبق گزارش اداره آمار اقتصادی بانک مرکزی جمهوری اسلامی که این آمار را منتشر کرده است در بین گروههای مختلف هزینه، بیشترین سهم معادل 2/34 درصد سهم مصرف خوراک و دخانیات و 4/27 درصد هزینه مسکن، آب، سوخت، روشنایی است.
نتایج این بررسی حاکی از آن است که متوسط هزینه خانوارها در تمامی گروههای اصلی، هزینه نسبت به سال 1374 افزایش داشته و بالاترین رشد، معادل 7/41 درصد متعلق به متوسط هزینه تفریح و تحصیل و مطالعه است.
متوسط درآمد ناخالص ماهانه یک خانوار در سال 1375 حدود 933 هزار ریال بوده است. بخش دیگری از نتایج بررسی میگوید: 7/76 درصد از خانوارها در مسکن شخصی و 8/22 در مسکن رایگان و بقیه در برابر خدمت از محل سکونت استفاده کردهاند.
از نظر وضعیت اشتغال در میان افراد 6 ساله و بالاتر خانوارها 7/27 درصد از درآمد نسبتاً برخوردار و 8/3 درصد بیکار در جستجوی کار، 5/37 درصد محصل هستند.
این آمار و ارقام نشانگر آن است که خانوادهها باید به اصطلاح پا را از گلیم خود خارج نسازند، چه در غیر این صورت مرد کمرش زیر بار سنگین اقتصاد، خرد و شکسته میشود.
زن در این راه باید یاری کننده و مددکاری بسیار فعال و قوی برای او باشد تا مرد برای بقای زندگی بتواند بخوبی وظیفه خود را ایفاء نماید. اگر زن راه قناعت و صرفهجویی را در پیش گیرد زندگی آرامش پیدا خواهد کرد.
14-سواد و آگاهی:
سواد و آگاهی و مدرک تحصیلی در تحقیقات بعمل آمده نسبت معکوس بامیزان رضایت از زندگی در افراد جامعه دارد.
شاید علت این است که افراد انتظار دارند با کسب مدرک بیشتر زندگی مرفهتری را برای خود ایجاد کنند. در حالیکه در شرایط کنونی این مراکزغیرممکن نباشد، مشکل به نظر میرسد.
خطر از هم گسیختگی زندگی در آن خانوادهها به دلیل 1-سطح توقع بیشتر 2- آسایش و رفاهطلبی بیشتر 3- فزونخواهی 4-دوری از یکدیگر به علتهای گوناگون 5-مشغله کاری 6-خودبرتربینی … زیادتر میباشد شاید به همین جهت است که میگویند: سیاستمداران و هنرمندان و دولتمردان روزگار از زندگی آرام خانوادگی برخوردار نیستند.
15-عدم سازگاری با خویشاوندان:
زنی تعریف میکرد که 20 سال با همسرم زندگی میکنم ولی هنوز نتوانستهام خانواده او را هضم کنم!
جای تعجب است که یکی از اهداف تشکیل خانواده، انتقال فرهنگ و رسوم خانواده به خانواده دیگر و تکامل فرهنگهاست پس چگونه ممکن است مرد یا زنی نسبت به اقوام و خویشان خانواده همیر خود بیتفاوت و لاقید باشد.
مسلماً هر دختر و پسری نسبت به فامیل خود حساسیت خاصی دارند که نباید طرفین از این مرکز توپ عناد و کینه خود را شلیک کنند که مسلماً موجب ویران شدن کاشانه آنان خواهد شد.
زوجین باید با بهرهبرداری از بهترین واژههای فامیلی در دل اقوام و خویشان همسر خود جایی را باز کنند و از طنابکشی در این باره خودداری نمایند که در درازمدت موجب دلسردی و طلاق میگردد و عواقب خطرناکی در پی خواهد داشت.
16-تدلیس و خیانت:
گاهی یکی از زوجین عیب و نقصی دارد که به عناوین مختلف از همسر آینده خود مخفی و پنهان میکند اگر پس از مدتی آن راز فاش شود زندگی چنین افرادی دوام و بقای چندانی ندارد.
و فقهای بزرگوار نیز نظر دادهاند که اگر عروس و دامادی دارای عیوبی باشند که از یکدیگر مخفی کرده باشند ولی بعداً مشخص و معلوم گردد، موجب فسخ نکاح میشود.
17-سایر عوامل مؤثر بر طلاق:
به علت اطاله کلام از توضیح همه عوامل مؤثر بر طلاق خودداری میشود ولی نام آنها را یادآوری میکنیم و فقط به آن بسنده میکنیم:
18-اختلاف در تربیت فرزندان
19-سرزنش
20-معلولیت فرزند
21-برداشتهای نادرست و سوءظن
22-دخالتهای ریاگونه
23-دروغ
24-خلق و خوی بد زن
25-وسواس
26-عدم رعایت انصاف و عدل
27-سنین کم ازدواج
28-داشتن هوو
29-عدم وجود عشق و علاقه واقعی
30-فزونخواهی
31-نق زدن
32-عدم وقتشناسی
33-مسافرتهای طولانی زوج
34-نداشتن فرزند و نازایی زوجه
This Post Has 0 Comments