skip to Main Content
Rate this post

تا کجا میشود نگاه کرد؛ تا کجا می شود تحمل کرد؟


جمله «اگر شوهرتان به زنی دیگر نگاه کرد فاجعه ای اتفاق نیفتاده» این سوال را برای دوستان ایجاد کرده که «حد» نرمال و غیرنرمال کجاست؟ یعنی آقای همسر حق دارد به همه هرجور دلش خواست نگاه کند؟ قطعا پاسخ منفی است. چند نکته اما هست:

1- برای مردان، محرک های دیداری، برانگیزاننده ترند تا زنان. مردان بیشتر دوست دارند نگاه کنند و حظ بصر ببرند تا زنان. اغلب مردان دوست دارند چراغ اتاق خواب روشن باشد؛ برعکس زنان که تاریکی را ترجیح می دهند. از آن سو، زنان با محرک های شنیداری بیشتر برانگیخته می شوند. دوست دارند مردشان در گوش شان نجوا کند؛ کاری که مردان کمتر می کنند. سوء تفاهم از همین عدم شناخت متقابل ایجاد می شود. مردان فکر می کنند زنان هم مثل خودشان، برایشان «دیدن» مهم است  و «شنیدن» مهم نیست و برای همین کمتر می گویند؛ و برای همین فکر میکنند پشت بازو و سیکس پک دل زنان را آب می کند؛ و برای همین، بیش از اینکه به «زن شناسی» شان بنازند، به طول آلت تناسلی شان می نازند.

2- همه ما به صورت غریزی، لذت جوییم. مردان هم وقتی نگاه می کنند، لذت می برند. بیخود می گوید آن مردی که وقتی همسرش شاکی می شود از چشم چرانی اش، که: «من همین جوری نگاهم می افتد» یا «اصلا اینها برای من جذاب نیستند و من فقط تو را می بینم!» اینکه غریزه، یک مرد را به سمت نگاه به زنان دیگر هدایت می کند، انکار نشدنی ست. اما نکته اینجاست: آیا ما باید صرفا دنبال غرایزمان بدویم؟ آیا غیر از این است که پختگی و بلوغ روانی یک فرد، در این است که بتواند غرایزش را مدیریت کند؟ این همان مفهومی ست که در روان شناسی، به عنوان هسته اصلی بلوغ روانی (psychological maturation) در نظر می گیریم. اصطلاح انگلیسی اش Delayed Gratification است که در فارسی می شود به تاخیر انداختن لذت. یعنی توانایی فرد برای مقاومت در برابر وسوسه هایی که لذت آنی ایجاد می کند.

3- یک فرد سالم، مدام در حال مبارزه با وسوسه هایش است. وسوسه ها نمی میرند و اگر بمیرند، آدمیزاد دیگر آدمیزاد نیست. پس، یک مرد، همیشه در حال کشتی گرفتن با این تمایل ذاتی است؛ می خواهد نگاه کند و لذت ببرد؛ اما تعهدش به همسر (نگاهم ممکن است باعث شود دلم آن زن را بخواهد؛ ولی من به همسرم متعهدم)، یا تقیدش به مذهب (نگاه به نامحرم گناه است)، یا ملاحظات اجتماعی اش (اگر دیگران ببینند من این طوری دارم نگاه می کنم، چه فکری درباره من می کنند)، یا هر محاسبه دیگری، نیروی مقابله با آن تمایل ذاتی را  فراهم میکند. با این حال، کدام کشتی گیر است که هرگز پشتش به خاک نرسیده؟

4- وقتی شما به عنوان یک زن، بدانید که اگر همسرتان به زنان دیگر نگاه نمی کند، دارد کار بزرگی می کند؛ و اگر نگاهش هرز رفت هم، مثل همان کشتی گیری ست که خاک شده، دیگر با یک نگاه، او را به باد ملامت نمی گیرید. شماتت مبارزی که زخم خورده در میانه جنگ است، تنها نتیجه اش، از بین رفتن ته مانده اعتماد به نفس اوست و تضمین شکست همیشگی اش. دقیقا به همین دلیل، زنی که مرتب به نگاه همسرش به دیگران گیر می دهد، با دست خودش شوهرش را بیشتر ذلیل نگاه به دیگران می کند.

5- حالا باز می گویم: «اگر شوهرتان به زنی دیگر نگاه کرد، فاجعه ای اتفاق نیفتاده»؛ و البته در ادامه می گویم که اگر مبارزی دارد مدام شکست می خورد، باید فکری کرد. همه گاهی شکست می خورند. اما وقتی مردی مدام چشمش به دنبال زن یا زنان دیگر است، ایرادی در کار هست. آیا باید به بلوغ روانی آن مرد شک داشت؟ اگر چنین است، آیا اصلا انتخاب شما برای ازدواج با چنین مردی درست بوده؟ آیا آن مرد قبلا این طور نبوده و حالا این طور شده؟ پس یک جای رابطه شما و همسرتان ایراد دارد. می بینید که حتی در این موقعیت هم، ملامت و شماتت بی معناست. باید چاره جویی کرد.

This Post Has 0 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top